استاد سید مهدی شجاعی: در اسلام اموی، هر جنایتی برای حفظ نظام مجاز است

چکیده سخنان استاد سید مهدی شجاعی در شب هفتم محرم در کانون توحید:

می توان تاریخ اسلام را به قبل و بعد از عاشورا تقسیم کرد. این نقش تاریخی امام سجاد(ع) است که اسلام نبوی و علوی را در برابر اسلام اموی یا اسلام بدلی تبیین می کند و در واقع به نوعی امام سجاد، رسالت صیانت از اسلام را در برابر جریان قدرت و تحریف بر عهده می گیرد.

جریان قدرت پس از رحلت پیامبر با بیعت اجباری، خلافت را در اختیار می گیرد و ماموریتش تحریف و حذف سنت پیامبر است. ممنوعیت روایت حدیث و مکتوب از پیامبر و‌ جایگزینی آن با نقل قصه و افسانه در همین راستاست.

در کنار حذف سنت، حذف عترت نیز از سوی قدرت دنبال می شد، بسیج اراذل و اوباش برای حمله به خانه اهل بیت در این راستاست.

در حمله به خانه حضرت زهرا، سرکرده اراذل و اوباش، مغیره و قنفذ هستند که نقش سیاهی لشگر را ایفا می کند، خلیفه دوم که از همه استانداران نیمی از مالیات را اخذ می کرد، به عنوان پاداش به قنفذ آن را به وی بخشیده و علاوه بر آن به او جایزه هم می دهد، امیرالمومنین این جایزه را پاداش حمله قنفذ به حضرت زهرا (س) عنوان می کند.

مغیرة بن شعبه که امیرالمومنین او را نه کسی بلکه چیزی نام می برد، یعنی بی هویت است، از حکم عفو خلیفه برخوردار است

موضوع صدور حکم ارتداد برای مخالفین خلیفه نیز حادثه عجیبی است، این افراد که مسلمانان شناخته ای شده ای بودند، به خاطر مخالفت با خلیفه از پرداخت زکات خودداری کردند و مالک بن نویره به خالد بن ولید نماینده خلیفه اعلام کرد خودش زکات را بین فقرا تقسیم می کند. خلیفه اول حکم ارتداد مالک را صادر کرد و خالد او را هنگام نماز بقتل رساند و به همسرش تجاوز کرد!

در قتلهای زنجیره ای هم مخالفین سرشناس ترور می شوند. سعد بن عباده از اولین افرادی است که با خلیفه بیعت نمی کند، خلیفه دوم به او می گوید اگر بیعت نمی کنی، از مدینه برو و چند روز بعد کشته می شود و حکومت شایعه می کند به دست اجنه کشته شده است. خالد بن ولید قربانی بعدی است که پس از مباشرت در قتل های قبلی، به خاطر بی اعتمادی خلیفه دوم به او عزل و کشته می شود.

امویان، مبانی فکری خود را با احادیث جعلی امثال ابوهریره شکل می دهند، لذا شاهد شکل‌گیری اسلام موازی اموی یا بدلی در برابر اسلام حقیقی هستیم.

معاویه در حذف مخالفین خود از عسل مسموم استفاده می کند و برای این هم حدیثی درباره عسل جعل می کند. فرزند خالد بن ولید و امام حسن مجتبی از قربانیان این روش هستند.

روش دیگر اسلام اموی، تحقیر مردم در برابر حاکم برای به اطاعت واداشتن آنهاست، حاکم دانای کل و آگاه و مردم نیازمند به علم او معرفی می شوند

راهبرد بعدی، تحریف وقایع و اتفاقات گذشته با هدف حذف کمالات و مناقب و افتخارات امیرالمومنین و جعل حوادث و داستانها به سود امویان است

یکی از روشهای امویان، استفاده از رعب و وحشت برای مجبور کردن جامعه به اطاعت است، جرم و مجازات در منطق اموی تناسبی با یکدیگر ندارد و هدف ایجاد این ذهنیت در جامعه است که هرکه مقابل حکومت بایستد، به بدترین شیوه کشته می شود و واقعه عاشورا هم در همین راستاست.

عدم برخورد با مفاسد مالی و دزدی اشخاص قدرتمند برای وامدار کردن آنها به حکومت، روش دیگر امویان است.

اصل بنیادین اسلام اموی، مجاز بودن هر وسیله و روشی برای حفظ حکومت است، حفظ نظام اموی و قدرت، مهمترین اولویت است و دست زدن به هر اقدام و جنایتی برای حفظ نظام مجاز است.

امام سجاد به امام باقر می فرماید: در مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست داشته باشد، یعنی اینگونه آن تبلیغات در قلب و ذهن مردم رسوخ کرده است. در این شرایط امام سجاد دو سال از مردم مدینه فاصله می گیرد.

امویان با کشتار، زندان و شکنجه مردم را تسخیر کرده بودند. قساوت امویان با زندانیان عجیب است و بخاطر سختی ها و شکنجه ها، زندانیان تغییر چهره می دهند. در حالیکه در سیره پیامبر و امیرالمومنین، زندان وجود نداشته، امویان زندان را پایه گذاری و امر به معروف حکومتی را تاسیس می کند.

در حالیکه امیرالمومنین امربه معروف را حق و وظیفه مردم در برابر حکومت می داند، امویان، آن را معکوس کرده و به امری حکومتی تبدیل می کنند.

استفاده از محافظ برای مسئولان هم یک بدعت اموی است؛ در اسلام نبوی و علوی، مسئولان محافظ نداشتند.

عبدالملک مروان، خلیفه هم عصر امام سجاد، برای جعل حدیث سندسازی می کرد و بسیاری از احادیث موجود محصول کار اوست.

هشام بن عبدالملک کنار کعبه بخاطر ازدحام جمعیت نمی تواند حجرالاسود را لمس کند و وقتی مردم دربرابر امام سجاد ناخودآگاه کنار می روند می پرسد این کیست؟ و فرزدق آن قصیده تاریخی را در معرفی امام سجاد می سراید.