دکتر غلامرضا ظریفیان: عاشورا، محصول تحولاتی بود که چند دهه قبل اتفاق افتاده بود.

چکیده سخنرانی دکتر ظریفیان در مراسم شام غرببان عزای حسینی

پرسش بحث این است که عاشورا، محصول چه جامعه ای است؟

واقعیت این است که واقعه عاشورا یک تصمیم آنی و چند روزه حاکم مستبدی مثل یزید نبود، بلکه محصول تحولاتی بود که طی چند دهه اتفاق افتاده بود.

یزید برای عبیداله زیاد حکمی صادر کرد: اگر حسین را کشتی شخص محترمی هستی، اما اگر نکشتی همان شخص بی مقدار و بی اصل ونسب گذشته هستی.

از نظر جامعه شناسی سیاسی عاشورا محصول کنشگران سیاسی آن عصر بود، جامعه ای که قبل از هجرت پیامبر به مدینه، متکی به اصالت قدرت، خشونت و نظام قبیلگی بود، بتدریج دستخوش تحول شد و پس از فتح مکه این مناسبات جدید را در کل جزیرة العرب حاکم کرد و نظام پیرسالار و عمودی و از بالا به پایین را تغییر داد و آن را به نظام افقی و متکی بر رضایت عموم مردم، چه مسلمان، چه اهل کتاب و چه حتی مشرکین تبدیل کرد.

پیامبر طی ده سال حدود چهل قرارداد با مردم منعقد کرد و اقداماتش را متکی به توافق و رضایت دوسویه نمود، چرا که خداوند به رسول اکرم فرمود:
انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر
تو موظف به ذکر و آگاهی بخشی هستی و هیچ سیطره و تسلطی برمردم نداری که آنها را مجبور کنی.

پیامبر با همه ویژگی های آسمانیش، در موقعیت حاکم، یک بشر است و مردم هم بین دو نقش پیامبری و حکومت او تفکیک قائل بودند، دستورات آسمانی پیامبر را می‌پذیرفتند، اما در موضع حکومت دستورات او را نقد کرده و مورد گفتگو قرار می دادند و پیامبر هم گاه مردم را اقناع کرده و گاه نقد آنها را می پذیرفتند.

نتیجه این تحول این بود، جامعه قبیله ای که دشمن قبایل رقیب بود، با آنان تبدیل به برادر شد و خانه و سفره اش را با عضو قبیله ای که دیروز می جنگید، تقسیم کرد

البته طی مدت ده سال محدود حکومت پیامبر، این تحولات کاملا تثبیت نشد و پس از پیامبر، جامعه را بعضا به ویژگی های سابق برگرداندند و نظام اجتماعی عصر جاهلیت را تا حدی احیا کردند

پیامبر براساس نظر مردم و مشورت با آنان تصمیم می گرفت و حتی در مورد جنگ، خلاف نظر خود را مطابق با رفراندوم مردم عمل کرد و در جنگ احد آنگونه عمل نمود.

در فتح مکه، بدترین دشمنان خود که او را شکنجه کرده و عزیزانش را کشته بودند، بخشید تا دلها را بدست بیاورد

اما پس از پیامبر، با فتوحات خلفا، اصالت انسان در دوره پیامبر مجددا به اصالت قدرت و ثروت تبدیل شد. نتیجه فتوحات کسب قدرت و ثروت برای برخی افراد و ازدست دادن پایگاه مردمی حکومت شد و رابطه افقی را دوباره به رابطه از بالا به پایین برگرداندند.

در فتوحات از ۱۱ لشگر، شش لشگر در اختیار بنی امیه بود و آنچنان جامعه را به عصر جاهلی بازگرداند که امیرالمومنین فرمود: نمی توان این جامعه را اصلاح کرد و نتوانست.

امیرالمومنین یک مسجد نساخت، چون معتقد بود وظیفه حکومت، تامین رفاه و امنیت مردم است تا مردم با میل خود دیندار شوند.

معاویه در ابتدای حکومت بر منبر رفت و به مردم گفت: من با رضایت شما بقدرت نرسیدم بلکه با شمشیر خلافت را کسب کردم، امنیت و رفاه شما در گرو اطاعت از من است، با شما برای نماز و روزه نجنگیدم بلکه برای حکومت با شما جنگیدم.

البته معاویه ۲۰ سال حکومتش را با شمشیر اداره نکرد، مدرسه، حوزه علمیه و مسجد ساخت تا استبدادش، استبداد دینی و موجه شود و خدای مورد نیاز امویان را ساخت.

علما را بکار گرفت و به آنها پول و خانه و زن داد تا قدرت او را مشروع جلوه دهند.

بخش بزرگی از اموال جامعه را تصاحب کرد تا پشتوانه قدرتش باشد و عملا تحولاتی که پیامبر در جامعه ایجاد کرده بود، خنثی کرد و این جامعه ای بود که آمادگی برای کشتن سیدالشهدا پیدا کرد.